گ.. گیجه سیاسی یا بلوغ سیاسی !

اینروزا سیاست برای خیلی ها عین نون شب شده ! اما اغلب ماها ( با شما ها نیستم ) در امور سیاسی دچار گه گیجه هستیم و هیچ خط و مشی مشخصی نداریم ! نشستیم ببینیم کی چی میگه تا به به کنیم یا اه اه کنیم ! اگر حرفی مطابق میل ما بزنه ای والله میگیم و شجاعتش رو تحسین میکنیم و میگیم دمت گرم ! ای ول ! کارت درست ! خوشم اومد ! اصلا به این توجه نمیکنیم که این بابایی که داره این حرف رو میزنه کی هست ! چی هست ! خودش چی گهی هست ! چه غلطی کرده ! نکنه داره سیاهمون میکنه ! نکنه دارن سیاهمون میکنن ! هیچکدوم از اینا برامون مهم نیست و فقط مهم اینه که سازی که ما دوست داریم رو زده !

برادر اقای قپز منقل که سالها در خارج بوده و ما اصلا خبر نداشتیم که قپز منقل برادری هم داشته میاد یه مصاحبه میکنه بر ضد مثلا رییس جمهور اونوخ زود تو بوقش میکنیم و ای ول بهش میگیم ! یکی نمیگه خود این بابا کجا بوده ! چه کرده ! کی هست ! هدفش چیه ! اون اقای دیگه توی وبلاگش میاد گیر میده به رییس جمهور زود میگیم دمت گرم ! چی میشه همه شیخا مثه تو باشن تپلی ! خیلی باحالی ! فلانی دوستت داریم ! ای بابا !

اقایی که تا دیروز چشم دیدنش رو نداشتیم تا میاد مثلا بر ضد رهبری یه چیزی میگه زود حلوا حلواش میکنیم و میگیم تو دیگه کی هستی ! ای ول به مرامت ! شیر دل که میگن به تو میگن و الخ ! ممکنه حالا همه اینا همون حرفای خودمون رو بگن اما چون از دهن اینا در میاد برامون ملکه میشه ! خوشمون میاد ! ماها هنوز نمیدونیم باید رای بدیم یا ندیم ! ماها هنوز نمیدونیم کاندیداها همه التزام به جمهوری اسلامی و ولایت و قانون اساسی دارن ! ماها هنوز نمیدونیم جمهوری اسلامی رو دوست داریم یا نه ! اما همین ماها خیلی راحت میذاریم خیلی ها با ما بازی کنن و سیاهمون کنن ! ماها هیچکدوم به بلوغ سیاسی نرسیدیم ! هنوز دهنمون بوی شیر میده ! ثبات سیاسی و استقلال رای نداریم ! همش چشممون به دهن دیگرانه ! هیچوقت سعی نکردیم صاحب رای و صاحب سلیقه باشیم ! ماها سیاهی لشگر هایی هستیم که گه گیجه سیاسی داریم ! شایدم نوچه های ناخواسته سیاسی ! ( بخدا با شما نیستم ! شما همتون سیاست مدار های صاحب رایید ! خودم و امثال خودم رو گفتم ! )

این نوشته در سیاست ارسال شده. این نوشته را نشانه‌گذاری کنید.

27 پاسخ برای گ.. گیجه سیاسی یا بلوغ سیاسی !

  1. اردلان. :گفت

    درودی به عظمت مرو خراسان قهرمان پرور به مسعود عزیز,

    دقیقا روی نقطه حساسی انگشت گذاشتی که هر چه میکشیم از قشر به اصطلاح تحصیلکرده در طول سی سال گذشته,

    سردمداران و آتش بیاران معرکه سیه روزی ملت ایران تازه به یادشان افتاده که نظام برخواسته از افکار ویرانگرشان در این سی سال چیزی جز ویرانی و کشتارو جنایت نداشته و چون این حضرات را به بازی نگرفتند اکنون مداحان سی ساله رژیم صحبت از تحریم انتخابات میکنند,

    نخست می خواهم بگویم که اگر حتی همه ملت ایران رفتن پای صندوق های رای را تحریم کنند و همانند سیزده بدر به دشت و صحرا بروند یا در خانه هاشان باقی بمانند و با چنین حرکتی به انتخابات حکومت نحس اسلامی » نه » بگویند و خواست خود را نه فقط تحریم انتخابات که سرنگونی کلیت این حکومت مطرح نکنند، و مخالفت خود با حاکمیت اسلامی را پی نگیرند،باز مشکل باقی خواهد بود و در بر همان پاشنه ی همچون انتخابات پیشین خواهد چرخید و عمله های پلید حکومت جهل و جنایت اسلامی منگولهای اسلامی و جیره خوار خویش را پای صندوقهای رای می برد بگونه ای که اگر رفتن هزارباره ی یک نفر و رای هزارباره همان یک نفر هم انجام گیرد، شمایل انتخابات را به استقبال مردم و رای مردم مطرح خواهند کرد.

    با این توضیح می خواهم بگویم که برخورد با این حکومت لمپن و دریده و بی پرنسیپ، شیوه های مدنی و متمدنانه و زبان خوش کارساز نیست و باید برای گفتن با زبان زور آمادگی داشت و تاوان چنین برخوردی را نیز بجان خرید. بجان خریدن تاوان برخورد با زور با حکومت اسلامی به این معنی که گله وار در جا نزنیم تا گرگهای اسلامی حاکم، بنوبت، از میان ما قربانی بگیرند و بدرند! چه تا کنون چنین کرده اند.

    مردم ما باید میان تحقیر و غارت و فقر و تجاوز و خانه خرابی و فساد و فحشا و اعتیاد و اسارت از یک سو و انسان زیستن و برخوردار بودن از زندگی انسانی و ارزشهای درخور انسان، انتخاب کنند.

    نگاهی به روند کلی حرکتها و اعتراضات و زندانها و خاورانهای میهنمان و برخورد و حتی جایگاه سازمانها و احزاب سیاسی و شخصیتهای منفرد و آزادیخواه و نویسندگان، شاعران و هنرمندان در برخورد تا کنونی با حکومت جنایتکار اسلامی بخوبی نشان می دهد که هیچ کدام از موضع گیریها و تحلیل ها به یک همبستگی و برخورد یکپارچه و هماهنگ نه تنها نیانجامیده است بلکه راه به تشتت و از هم گسیختگی مبارزاتی برده و میدان بدست جاینان اسلامی افتاده و ترکتازی این عاملان شوربختی سرزمینمان را سبب شده است.

    اینکه جامعه چگونه عمل کرده و اعتراضات و به میدان آمدنهای گاه گاهی مردم در جای جای میهنمان، حرکتها و نمادهای رودر رویی جامعه بی تشکل و بی سازمان یافتگی ما با حکومت را بخوبی نشان می دهد و همگان از آن آگاهند اما برخورد سازمانها و احزاب سیاسی و شخصیتها ی آزادیخواه و بعضی مفسر و تحلیل گر سیاسی، ماجرای دیگریست که بد نیست به برخوردهای مشخص این گروهها را در نمونه مشخص انتخابات کنونی با هم مرور کنیم:

    فراکسیون آزادی، عدالت و توسعه در اتحاد جمهوری خواهان ایران:
    با حضور هشيارانه و معترضانه در فضای انتخاباتی کشور، پرچم انتخابات آزاد را برافرازيم

    • در انتخاباتی که حق انتخاب شدن و امکان انتخاب کردن وجود ندارد، شرکت نمی کنیم. اعتراض خود را برای رسیدگی، نزد مجامع ملی و بین المللی مدافع حقوق بشر می بریم
    ……

    نامه سرگشاده گروهی از جمهوریخواهان مقیم خارج
    خطاب به نامزدهای انتخابات و مردم

    • • از نامزدهای اصلاح طلب می خواهیم اصلاح قانون انتخابات را وجهه همت خود قرار دهند.
    • • از تک تک شهروندان عزیز می خواهیم به کسانی رای دهند که به این قانون انتخابات و نحوه اجرای آن معترضند.
    • ما امضاء کنندگان این فراخوان از همه هم میهنان شریف، در سراسر کشور دعوت می کنیم که در روز 24 اسفند در هر یک از حوزه های انتخابات ، که امکان رقابت جدی میان نامزدها وجود دارد، حاضر شده و رای خود را به سود کسانی به صندوق بریزند که از حق همگان براي برخوردار شدن از حقوق بشر ، از جمله حق شرکت در انتخابات آزاد، سالم عادلانه و رقابتي دفاع می کنند؛ به نظارت استصوابی معترض وخواستار لغو آ ن هستند؛ به کسانی رای دهد که خود را به متحقق کردن «شعار ایران برای همه ایرانیان» متعهد و وفادار می دانندند..
    …………………………


    بيانيه حزب دموكراتيك مردم ايران
    ضرورت مشارکت آگاهانه وفعال
    درهشتمين دوره انتخابات مجلس

    • شرکت درانتخابات ، درهرحوزۀ انتخاباتی که امکان رقابت نسبی فراهم است، و حمایت از نامزدهائی که برنامه ای نسبتا» دموکراتیک و در جهت حقوق ملت ارائه می کنند، موثرترین روشبرای نه گفتن به حاکمیت بنیادگرایان اسلامی و جلوگیری ازسلطۀ کامل نامزدهای اقتدارگرایان بر مجلس،این خانۀ ملت است.

    • باز هم در مورد انتخابات
    جمعی از هواداران سازمان فدائیان خلق ایران- اکثریت (داخل کشور)
    • عدم شرکت ما درانتخابات امری ایدئولوژیک و غیر قابل تغییر نیست. تحریم تنها شیوه ای مبارزاتی است، تحریم بمنزله قهر از انتخابات نیست، بلکه افشاء رژیمی است که به شکلی خشن و عریان حقوق سیاسی مخالفین خود را نقض می نماید.

    ……….

    بیانیه گروهی از فعالین جنبش ملی در ایران
    این انتخابات، به مسخره گرفتن ملت ایران است
    • گروهی از فعالین سیاسی، فرهنگی و دانشگاهی ملی گرا در ایران، با انتشار بیانیه ای تحت عنوان «نمایش انتخابات»، انتخابات مجلس هشتم را مردود دانسته و آن را به مسخره گرفتن ملت ایران دانسته اند
    …………………..
    دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب در نمایش انتخابات شرکت نخواهند کرد
    • ما دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب اعلام میداریم که همچون گذشته، شرکت نکردن در مضحکه ی انتخابات را قاطعانه بخشی از تاکتیک مبارزاتی خود علیه استبداد حکومت سرمایه و مذهب می‌دانیم
    ……………….
    بازیگر نمایش انتخابات مجلس هشتم شورای اسلامی نباشیم!
    جنبش فدرال – دموکرات آذربایجان

    ……………….
    20اسفند:بيانيه جمعی از زندانيان سياسی اوين در تحريم انتخابات
    فعالين حقوق بشر: بيانيه 11 ماده ای زندانيان سياسی اوين در تحريم انتخابات

    آنانکه گذشته را به خاطر نمی آورند محکوم به تکرارند
    به نام آزادی که به آن ايمان داريم و برای به احتزاز درآوردن پرچم آن در سراسر اين مرز و بوم مبارزه ميکنيم

    ……………………………
    نهضت آزادی: در حوزه های رقابتی شرکت می کنیم

    ………………………………

    بیانیه هیئت سیاسی ـ اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
    پیرامون انتخابات دوره هشتم مجلس شورای اسلامی
    برگزاری انتخابات آزاد ، سالم و دمکراتیک را به خواست همگانی فرا رویانیم!
    ……..
    گفتیم و باز هم تکرار می کنیم عدم شرکت ما درانتخابات امری ایدئولوژیک و غیر قابل تغییر نیست. تحریم تنها شیوه ای مبارزاتی است، تحریم بمنزله قهر از انتخابات نیست، بلکه افشاء رژیمی است که به شکلی خشن و عریان حقوق سیاسی مخالفین خود را نقض می نماید. ما در معامله ای که هر دو سوی آن باخت است و کمترین احتمالی برای کسب سود دیده نمی شود، مشارکت نخواهیم کرد.
    …………

    بیانیه مشترک:
    در دفاع از حق رای آزادانه مردم
    «نه» به انتخابات فرمایشی مجلس هشتم راپر طنین تر کنیم!
    حزب دمکرات کردستان ایران، حزب كومه له كردستان ایران، سازمان اتحاد فدائيان خلق ایران، سازمان فدائيان خلق ایران-اکثريت، ۲۰ اسفند ۱۳۸۶ ۱۰مارس ۲۰۰۸
    ……………………….
    سرمقاله راه توده- مجلس هشتم
    نه تنها یک فراکسیون، بلکه یک بانگ مخالف غنیمت است

    ………………………
    تهران- هیئت رهبری و هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
    ——
    تحریم انتخابات از سوی جبهه ملی ایران
    جبهه ملی ایران که یکی از قدیمی ترین جریان‌های سیاسی ایران است، در اطلاعیه‌ای با عنوان “جبهه ملی ایران در انتخابات شرکت نمی‌کند
    ………………………
    تحریم نمايش انتخابات از سوی شماری از نیروهای ملی
    اکنون که به شيوه های گوناگون مجال ورود به برگزيدگان واقعی ملت داده نشده است، مجلس را ديگر نمی توان خانه ملت ناميد و شرکت در چنين انتخاباتی نه تنها بی فايده بلکه به مسخره گرفتن ملت ايران است.
    …………..
    اطلاعيه کميته مرکزی حزب کمونيست ايران در باره
    مضحکه انتخاباتی هشتمين دوره مجلس شورای اسلامی
    مضحکه انتخاباتی هشتمين دوره مجلس شورای اسلامی در راه است. اين » انتخابات» قرار
    است در روز 24 اسفند ماه 1386 برابر چهارده مارس 2008 برگزار شود.
    ……………………..
    عباس امیرانتظام
    ۱۹ اسفند ۱۳۸۶
    من مطمئن هستم که ملت ایران در برخورد با روز ۲۴ اسفند تصمیم شایسه اتخاذ خواهد کرد. عدم شرکت در بازی سیاسی حاکمیت، یک نافرمانی مدنی و بیان عقیده به شیوه مسالمت آمیز می باشد
    …………………………………..

    گذشته از برخوردهای صریح و شجاعانه برخی از فرهیختگان ما با موضوع انتخابات مطرح کنونی و درجریان، نگاه کلی به این برخورد ها حکایت از بلبشویی و پراکندگی و حتی فریبکاری و تزویر و کاسبکاری سیاسی برخی در برخورد با جانیان اسلامی حاکم بر میهن ما دارد. با مرور برخی موضع گیریهای سیاسی احزاب و سازمانها از نوع توده و نهضت آزادی و جمهوری خواهان و موضع گیریهای همسو و همسان با این جماعت، به هزار باره شعر زیبا و گویای زنده یاد شاملو را در خود بغضانه تکرار کرده ام که :
    این گول بین
    که روشنی آفتاب را دلیل می طلبد
    طوفان خنده ها
    …….
    من درد در رگانم
    حسرت در استخوانم
    چیزی نظیر آتش
    در جانم پیچیده است
    ……….

    یادم است زنده یاد نادر نادر پور به گاه به میدان فرستاده شدن خاتمی برای انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ننگ و شوربختی، در مصاحبه ای صراحتا گفته بود که: سگ زرد برادر شغال است!
    و از همان گام نخست دست خاتمی را خوانده و افشا کرده و بر آنانی که سینه چاک کنان سید خندان شدند و توهم پراکندند که گویا این جانیان بر شاخه نشسته و بن می برند، خاک در چشم مردم ریختند و بر خون جانهای شیفته دیارمان فریبکارانه پوزخند زدند، بروشنی بی انکاری نهیب زده شد که این جانیان فریبکار برای بر سر قدرت ماندن دست به هرتزویر و دروغ و جنایتی می زنند اما از این همه که بر ما رفت، آیا تجربه ای که بکار بندیم، آموختیم!؟

    انتخابات کنونی مانند همه خیمه شب بازیهای پیشین حکومت نابجا و جنایتبار اسلامی، از چهارچوب همیشگی اسلامیان فریبکار خارج نبوده و از همان روال همیشگی برنامه ریزی شده بر آمده است. همان کاندیداهای خود به ثبت نام فرستاده شده و همان گزینش و رد یا تایید صلاحیت نامزدهای خود ساخته و همان جدلهای ساختگی و جنگ زرگرانه ی این جناح با آن جناح و این کاندیدا با آن کاندیدا است.

    عجبا و دردا که هنوز بسیارانی توهم می پراکنند که گویا یک صدای مخالف در مجلس جانیان علی آباد را شهر خواهد کرد و رقابت در برخی حوضه ها مفری خواهد بود یا اصولا تشکیل پارلمانی با ساختار سیاسی و حاکمیت وقیحانه ولایت خرافه مستان، دری به تخته ای خواهد خورد و راهی برای رهایی از این بختک حاکمان، گشوده خواهد شد!

    باید بخود آمده باشیم که با حاکمیت سیاسی تعریف شده و با پرنسیپی روبرو نیستیم. باید بخود آمده باشیم که با حاکمیت با ایدئولوژی و اصول مشخص و تعریف شده ای روبرو نیستیم.

    و باز هم باید بخود آمده باشیم که با حاکمیت لمپن و حقیری مواجه ایم که بنا به شرایط و زبانی که با او برخورد می شود، منافع و فکر و فرهنگ و باور و خدایش را تعریف می کند. با چنین حاکمیتی نمی توان و نباید هم با من بمیرم و تو بمیری برخورد کرد. چنین حاکمیتی زبان زور می فهمد و باید هم با او به زبان زور برخورد کرد. چنین حاکمیتی تنها در مقابل تهاجم، عقب نشینی می کند. چنین حاکمیتی را بامرگ باید گرفت تا به تب رضایت دهد. در مقابل چنین حاکمیتی نباید و نباید در قالب برنامه و طرحهای سیاسی ای که خود به میان سیاسی کاران و مردم سرزمین ما می برد و می کشاند، موضع گرفت و از این طرح به طرحی دیگرشان مشغول شد. با چنین حاکمیتی باید بر خواستهای مشخص و بی هیچ محافظه کاری و کاسبکاری و بده بستانهای سیاسی، بزبان زور برخورد نمود. باید بجای درجا زدن و دنبال روی ماجراها و اتفاقات و حوادث حتی طراحی شده از سوی خود رژیم، طرح و برنامه ای تهاجمی و مشخص داشت و به ایجاد توازن نیرو در برخورد با این جانیان پرداخت تا روند تسلط و قدرت سرکوب و اعمال سیاستهای خفقان و مهار حکومت اسلامی را به جهت عکس آن تبدیل نمود.

    انتخابات کنونی را نه تنها که باید تحریم نمود بلکه باید سرنگونی و تغییر کلیت رژیم اسلامی را فریاد کرد. ور نه خود را به بازی گرفته و داده ایم.
    از همین جاست که باید گفت: خلایق هرچه لایق!
    باید نشان دهیم که سزاوار چه حکومت و جامعه و فرهنگی هستیم.
    هیچ یک از کنشها و واکنشها و طرحها و برنامه ها و نمادهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی حکومت اسلامی را نه تنها سزاوار نیستیم بلکه از ما نیست و بر ماست.
    آیا تغییر و تحول چنین روندی را لایقیم و راه روش چگونگی تحقق آن را آموخته و اجرا می کنیم!؟

    دور فرهیختگان خویش گردهم آییم و با پشتیبانی و بکارگیری رهنمودهایشان، از بختک اسلامی حاکم رها شویم. برای این کار به منافع فردی و سازمانی و حزبی نیاندیشیم. دلیری و پایمردی و ایستادگی فرهیختگان خود که به حکومت اسلامی به بهای سنگینی «نه» گفته و می گویند، با پشتیبانی و باور و بکاربستن رهنمودهاشان، ارج گذاریم و قدر بدانیم.
    اگر که بخواهیم، می توانیم میدان از مشتی جنایتکار اسلامی بگیریم.
    ضمن تحریم انتخابات فرمایشی و فریبکارانه اسلامی، سرنگونی کلیت حکومت اسلامی را فریاد کنیم.
    مسعود عزیز تا زمانی که خرد و اندیشه انسانی بازیچه دست مشتی متحجر قدرت طلب میباشد و ملت اجازه میدهد برایش تصمیم بگیرند در بر روی همین پاشنه خواهد چرخید باید برای یک بار و برای همیشه ملت ایران حساب خود را با دکانداران دین و بازیچه دهندگان خرد و اندیشه شان مشخص نماید و به قولی مرگ و شیون یک بار,

    با آرزوی پیروزی و سر افرازی ایران و ایرانی,

    با احترام,

    اردلان.

  2. perslim :گفت

    نتنها سیاست، بلکه بسیاری از حقایق دچار عوام زدگی است و دهن بینی، و مظلوم تر از همه در این میان، مفاهیم دینی بوده و هست، و این سطحی نگری و ناآگاهی راه خرافات و بدعتها را گشوده و چه بسیار مضامین نابی که بخاطر سطحی نگری ، منزوی مانده است.

  3. هي من با كس گيجه موافقم

  4. tookaa :گفت

    عکسو خوب اومدی… در بقیه موارد نگاه به اینگونه بانوان بی برو برگرد یعنی ته جهنمو رزرو کردی …
    وتبارک الله هم در مواقع خصوصی تر کاربرد دارد…
    در موارد سیاسی حلال تر از شیر مادره….

  5. Yek Hamvatan :گفت

    Doste man salam, matlabe kheili dorosti ra behesh eshare kardid. In oon chizi ast ke man yekbar be an eshare kardam. Kheiliha motaghedand bayd be harf tavajoh kard, na be fardi ke an harf ra mizand. In kamelan ghalat va gomrah konandeh ast. har harfi ra bayad shenid, sokhango ra shenakht va sepas anra ghabool ya rad kard. Hamantor ke midanid pishineh afrad govahe hal anan mitavanad bashad. Albate ensan dinamic ast va mitavanad taghir konad, vali akhe cheghadr? Aya serfe goftane man taghir kardam kafist? na be hich onvan. Khahesh mikonam sokhan ra va sokhangoo ra be daghat beshenasim. Dar morede bologh siasi, shoma dorost migooiid. In ham mesle har chize digari tamrin lazem darad ke faghat dar yek mohid demokrat mitavan be an pardakht. Bayad tamrin kard to be aghayed digaran ehtram gozasht va dar morede admha ghezavat nakard. Be omide an rooz. Khoda negahdar.

  6. آق مجید :گفت

    مسعود جان
    تاریخ تنها این را به ما می آموزد که هیچکس از آن نیاموخت

    چند روز بود می خواستم در همین رابطه بنویسم، سرم شلوغ بود. عالی نوشتی، حرف دلمو زدی. ایکاش ما ایرانیها کمی حافظه داشتیم ولی چه فایده. هنوز هم بازیمون میدن. تو بالاترین ببین چه به بهی از این کاندیداهای نون به نرخ روز خور میشه. جالبه، مثلا برادر صفوی میگه داداشم هم مثل من فکر میکنه! …

    مسعود جان حالا به یه چیز دیگه فکر کنیم. اگر نخوایم انقلاب کنیم و با دموکراسی این حکومت رو اصلاح کنیم چکار کنیم؟ مثلا حمید قصابان آزاد شد، آیا روزی میذارن کاندید بشه که ما رای بدیم؟ اسم نیارم، عزیزانی که برای ایران عزیز تلاش می کنن، زندان میرن، خورد میشن،… آیا اصلا اجازه حتی دارن که وارد حکومت بشند؟

    می بینی، انتخاب بد و بدتره ولی بدترین همین نون به نرخ روزاند که حتی برای حرکتهای مثبتشون مثل تحصن در مجلس به غلط کردن میفتن

    شرمنده گسسته نوشتم، درد دلی بود با یه عزیز

  7. Yek Hamvatan :گفت

    دوست من سلام مطلب خيلي درستي را بهش اشآره کرديد اين اون چيزي است که من يکبآر به آن اشآره کردم. خيليها معتقدند بآيد به حرف توجه کرد نه به فردي که آن حرف را ميزند اين كاملا غلط و گمرآه کننده است. هر حرفي را بايد شنيد, سخنگو را شنآخت و آنرا قبول يا رد کرد همانطور که ميدانيد پيشينه افراد گواه حال آنان مي تواند باشد. البته انسآن دينآميک است و مي تواند تغير كند ولي اخه چقدر ايا سرف گفتن من تغير کردم کآفيست? نه به هيچ عنوان خواهش ميکنم سخن را و سخنگو را به دقت بشنآسيم .در مورد بلوغ سيآسي شما درست ميگوييد اين هم مثل هر چيز ديگري تمرين لآزم دارد که فقط در يک محيط دمکرآت ميتوآن به آن پردlخت. بايد تمرين کرد تl به عقآيد ديگرآن احترآم گذشت و در مورد ادمها قضآوت نکرد به اميد آن روز, خدا نگهدآر. آنقدر ذوق زده شدم که فآرسي نوشتم! ولي خيلي طول کشيد!
    ……………………………….
    سلام
    منم ذوق زده شدم 🙂

  8. majik :گفت

    عجیب احساس می کنم که منم برادر اقای قپز منقل محسوب میشم با این تفاوت که فقط یه وبلاگ با اکتیویتیه پایین دارم! شایدم منظورت امثال من و ما نبوده. آره!

  9. AdAd :گفت

    Chakere Mashdi ham hastim, Mashdi joon GO-GIJEH keh harfe baadi nist keh noghtechinesh kardi GO=GAV va GIJEH= DIVANEH YA GIJ ast, Hamoon Jonoone Gavi, ke tazeh mode shodeh. Damet garm benevis keh in sare donye ma montazerim. Shad bashi Mashdi joon.

  10. برفی :گفت

    من از جمهوری اسلامی متنفرم. رای هم نمیدم. همشون سر و ته یه کرباسن.چه فرقی میکنه اصلاح طلب بیاد یا اصول گرا؟؟؟؟؟؟؟؟ اون تو که میرن جیباشونو پر میکنن و گور بابای مردم. هیچ غلطی هم نمیکنن. همین مردک سردار زارعی!!!!!!!!!!!!! (داشته باشیذ سردار !)http://www.autnews.info/archives/1386,12,0008292
    تا دیروز پشت سرش نماز میخوندن حالا چی؟ مثلا این یکی که اوردن ازون بهتره؟ مگه سگ زرد برادر شغال نیست؟؟؟؟
    این بود اونی که جوونای بی گناه ایران زمینو ارشاد میکرد!. بقیشونم همینن. یه مشت فاطی کماندو با یه سری لات چاله میدون جمع شدن که جوونا رو ارشاد کنن بعد تو خلوت میبینی نشستن تو اون ماشینشون با هم لاس میزنن. اینا به هم محرمن ولی بقیه مردم به هم نامحرم. حالم دیگه داره بهم میخوره ازین همه دروغ و ریا.
    خوب چیزی رو هم علم کردن به اسم اسلام همه کار میکنن . مردم هم که 70% عوام سرشونو تا کمر کردن توبرف.

  11. مسعود جان. یک چیزی هست به نام گذار دموکراسی… تحقق دموکراسی به صورت تزریقی میسر نیست. چرخش یک باره و … هم همینطور. باید توده های مردم خودشون در دراز مدت دوران های مختلف رو بگذرنن تا دموکراسی در ژنتیکشون بشینه.

    ضمنا.. به نظر من اگر می خوای بدونی راه کدوم فعال سیاسی درست هست، به این نگاه کن که هدفش رسیدن به نظام سکولار هست یا نه. چون تحقق دموکراسی تنها در سکولاریسم ممکنه و لاغیر. البته این دلیل نمی شه که مثلا آقای ایکس رو به خاطر اینکه اصلاح طلب هست کلا رد کنیم. چون هنوز در گذار قرار داره و روزی چه خودش چه نوادگانش به این نتیجه ی مطلوب می رسن.

    این گذار غیر قابل دور زدنه. هیچ راه میانبری هم نداره. وظیفه ی ما تنها اینه که اولا تکلیف خودمون رو با خودمون مشخص کنیم. و بعد از اصلاح خودمون جهت ارتقای فرهنگ دموکراسی تلاش کنیم.

    موفق باشی
    ………………………….
    پایدار باشی 🙂

  12. jenus :گفت

    اما من مطمئن هستم امسال حوزه های انتخابیه رای بسیار شلوغ تر از سالهای قبل خواهد بود .
    همیشه همینطور بوده هر دوره که تبلیغات بر علیه انتخابات بیشتر بوده مردم هم به همون میزان حتی چند برابر پای صندوق ها رفتن. اصلا انگار ما اومدی که هرچی بهمون میگن برعکسشو انجام بدیم ……. نمیدونم چرا اینجوری شدیم.

  13. صبا :گفت

    ای بابا!

  14. alireza :گفت

    من حرفتو قبول دارم
    ملت نمی دونن چی می خوان
    اما من دیگه می دونم!
    من رای نمی دم
    چرا؟
    بگذریم…
    ببین هم ولایتی چقدر هواتو دارم توی یکی از شلوغ ترین روزای زندگیم بهت سر زدم.
    می خوام بیای کامنت بزاری!
    یعنی همین
    یعنی لاگمو می خونی
    به قول تو گوگیجه گرفتم
    بای

  15. alireza :گفت

    راستی یه چیزای باهالی توی شهر دیدم
    یاران خاتمی!!!
    کاندیدای حاشیه شهر!!!
    شهر مشهد نماینده مشهدی می خواهد!!!
    این روزا از صبح که میام بیرون حسابی می خندم تاوقتی بر می گردم خونه!
    خیلی باهاله…

  16. alireza :گفت

    ضمنا خود دموکراسی هم زیر سواله!
    چه برسه اینی که ما توی کشورمون داریم!

  17. alireza :گفت

    چه عجب هم ولایتی
    خیلی خوشحالم کردی
    نوشته هاتو خیلی دوست دارم
    بلاگ تو بلاگ محبوبیه
    این بلاگو یکی از دوستام بهم معرفی کرد
    قدر خودتو بدون
    بازم دستت درد نکنه

  18. ava :گفت

    vaghan movafegham ke aghlemon hamishe be cheshmemon o goshemono,,chand vaght pish ye film didam ke rajebe selseleye pahlavi bod. vaghan ye jash cheghad in tazado va in sadde bodan e mardom e Irano khob neshon dade bod ,, neshon dad ke ye gale adam dare dad mizane o hanjarasho jer mide ke bege .Javid Shah. bad ye sahnaro neshon dad ke hamon gale dare faryad mizane o khodesho khafe mikone ke esbat kone babaaa .Marg bar shah. vaghan in siyasat mardome Iran va aval az hame khodam be onvane ye Irani mano koshte … khyli melate bahali hastim hadeaghal az tarikham ebrat nemigirm khyli ba khodemon hal mikonam 😉 dar har sorat khaste nabashi

  19. مشخصا شما خیلی روشن فکر هستید . خوشحال شدم .. من هم مشهد زندگی میکنم و وبلاگ می نویسم . امیدوارم موفق باشید ….
    ………………………………………………….
    روشنفکر ؟
    من گه گیجه دارم امیر رضا جان 🙂

  20. M/2.DE@Tl-l :گفت

    برای بعضی هااز نون شب هم واجب تر شده!

    میخواستم یه گالری عکس تو وبم بذارم , خوشحال می شم نظرت بدونم!!

    (bikarestan)
    ……………………………….
    ادرست رو میداشتی میومدم 🙂

  21. jarchy :گفت

    سلام
    عکس جالبی انتخاب کردی ، موفق باشی.

  22. مشهد زندگی میکنم و اصالتاً خرم آبادی هستم . . . نظرتون در مورد تشکیل انجمن وبلاگ نویسان مشهد چیه ؟؟؟
    …………………………………………………………………………
    من کلا از کار تشکیلاتی کردن و انجمن و اینحرف ها سابقه خوبی ندارم ! اما اگر ظرفیت باشه خیلی هم خوبه ! عیب اینه که ماها معمولا کم ظرفیت و تمامیت خواه هستیم ! چشم دیدن نداریم ! بد بین هستم اره 🙂
    به هر حال پرشین بلاگ انجمن داره که خیلی هم سوت و کوره ! ما ها هر کدوم ساز خودمون رو میزنیم ! هنوز جنبه اینو نداریم که یه ارکستر بشیم 🙂

  23. mari-m :گفت

    moshkele iran dar ziad bodane bisavadanesh hast. ma be demokrasi va agahie siasi nemiresim magar inke hame bekhahand va bedanand. aval bayad agahi dad.

  24. فرید :گفت

    ببين بد نيست يك كم فرهنگ لغات نگاه كني اصطلاح درستش گاوگيجه هست و نيازي به … نداره. اما چون ماها خيلي اهل مطالعه هستيم همه چيز را از دهن مردم ياد مي گيريم و شك هم نمي كنيم كه بلد نيستيم!
    ……………………………..
    البته من لفظ عوامانه رو بکار بردم در این پست … اما فکر کنم شما هم بلد نیستی ! در اصل گر گیجه درسته 🙂

  25. dashpori :گفت

    سلام از خیلی وقت پیش وبلاگت رو میخوندم اما تازگی عضو وردپرس شدم خیلی خوب مینویسی
    …………………………….
    سلام
    لااقل ادرس میدادی ..

بیان دیدگاه